چکیده تحقیق حاضر با هدف بررسی تاثیر سرمایه اجتماعی بر عملکرد سازمانی انجام شده است. در این مسیر به استراتژی دانشی دو سوتوان و نوآوری توجه شده است و اثر بازارگرایی به عنوان تعدیلگر بین عملکرد سازمانی و استراتژی دانشی دوسوتوان بررسی شد. این پژوهش از نوع کاربردی و با رویکر چکیده کامل
چکیده تحقیق حاضر با هدف بررسی تاثیر سرمایه اجتماعی بر عملکرد سازمانی انجام شده است. در این مسیر به استراتژی دانشی دو سوتوان و نوآوری توجه شده است و اثر بازارگرایی به عنوان تعدیلگر بین عملکرد سازمانی و استراتژی دانشی دوسوتوان بررسی شد. این پژوهش از نوع کاربردی و با رویکرد توصیفی-پیمایشی بوده است. در فرآیند تحقیق ابتدایی از بررسی گسترده ادبیات برای استخراج مدل اولیه استفاده شد و در نهایت با ابزار پرسشنامه انجام شده است. ابعاد پرسشنامه تهیه شده با رویکردهای مختلف پایایی و روایی آنها بررسی شد و با روش سرشماری در نمایشگاه بین المللی اینوتکس توزیع و از 102 پرسشنامه مناسب برگشت داده شده برای تحلیل کمی استفاده گردید. و با بررسی مجدد ادبیات پژوهش، مدل مفهومی نهایی ترسیم شد. تجزیه و تحلیل توصیفی با استفاده از نرم افزار SPSS و برای آزمون فرضیات پژوهش از نرم افزارSmart PLS استفاده شده است. نتایج حاکی از این است، که سرمایه اجتماعی بر استراتژی دانشی دوسوتوان تاثیر مثبت و معناداری دارد، استراتژی دانشی دوسوتوان بر عملکرد سازمانی تاثیر مثبت و معناداری دارد، نوآوری عملکرد سازمانی را تقویت می کند، همچنین نتایج پژوهش نشان می دهد که سرمایه اجتماعی بر عملکرد سازمانی بی تأثیر است و این فرضیه مورد قبول واقع نشد، همچنین بازارگرایی بین عملکرد سازمانی و استراتژی دانشی دوسوتوان اثر تعدیلگری دارد.
پرونده مقاله
هدف کلی این پژوهش بررسی رابطه بین مدیریت دانش با نوآوری و عملکردسازمانی میان کارکنان اعضای شرکت تعاونی های اداره تعاون، کار و رفاه اجتماعی شهرستان رزن بوده است. روش پژوهش از نوع توصیفی ـ همبستگی بوده است. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه کارکنان شرکت های تعاونی های شهرستان چکیده کامل
هدف کلی این پژوهش بررسی رابطه بین مدیریت دانش با نوآوری و عملکردسازمانی میان کارکنان اعضای شرکت تعاونی های اداره تعاون، کار و رفاه اجتماعی شهرستان رزن بوده است. روش پژوهش از نوع توصیفی ـ همبستگی بوده است. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه کارکنان شرکت های تعاونی های شهرستان رزن که برابر با 320 نفر می باشد، حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران انتخاب شد که برابر با 175 نفر می باشد که به خاطر افت آزمودنی ها به 180 نفر افزایش دادیم و درنهایت 176 نفر به روش نمونهگیری به صورت تصادفی دردسترس پرسش نامه ها تکمیل کردند. ابزار جمعآوری اطلاعات، پرسشنامه های مدیریت دانش و نوآوری سازمانی بود که بین افراد نمونه توزیع و جمعآوری گردید. اطلا،عات با استفاده از روشهای آمار استنباطی تحلیل شد. نتایج نشان داد که از بین ابعاد مدیریت فقط کاربرد دانش با عملکرد شرکت از نظر اماری ارتباط معناداری(0.213) وجود دارد ؛ به طوری که با افزایش کاربرددانش میزان عملکرد شرکت افزایش می یابد. به عبارتی 1.4 % عملکرد شرکت متاثر از کاربرد دانش می باشد. از بین ابعاد سرعت دو متغیر سرعت نوآوری و مقدار نواوری با عملکردشرکت از نظر آماری ارتباط معناداری وجود دارد؛ به طوری که با افزایش سرعت نوآوری و مقدار نواوری میزان عملکرد شرکت افزایش می یابد. به عبارتی ، به ترتیب 2.1 % و 1.17 % عملکرد شرکت متاثر از سرعت نوآوری و مقدار نواوری می باشد.
پرونده مقاله
امروزه شرکتها با رقابتی بسیار شدید رو به رو هستند که از تغییرات تکنولوژیکی و تغییر در تقاضای مشتریان ناشی میشود. این وضعیت باعث زیر سؤال رفتن صحت مدلهای سنتی مدیریت شده است. شرکتها باید به طور مؤثر بر تغییرات مستمر و غیرمنتظره و همچنین چالشهای جدید مشتریان با هزی چکیده کامل
امروزه شرکتها با رقابتی بسیار شدید رو به رو هستند که از تغییرات تکنولوژیکی و تغییر در تقاضای مشتریان ناشی میشود. این وضعیت باعث زیر سؤال رفتن صحت مدلهای سنتی مدیریت شده است. شرکتها باید به طور مؤثر بر تغییرات مستمر و غیرمنتظره و همچنین چالشهای جدید مشتریان با هزینه اندک فایق آیند؛ بنابراین، توانایی واکنش سریع و اثربخش، رقابت مبتنی بر زمان و تأمین نیازهای مشتری، مشخصه قطعی رقابت جویی شده است. در این راستا، هدف از این تحقیق " تاثیر انعطاف پذیری و یکپارچگی فناوری اطلاعات بر عملکرد سازمان باتوجه به نقش نوآوری سازمانی " بوده است. روش تحقیق کاربردی و از نوع توصیفی و پیمایشی بوده است.جامعه آماری تحقیق را کارکنان و مدیران شرکت خودروسازی زامیاد تشکیل دادهاند که در یک نمونه 249 نفره به پرسشنامه استاندارد تحقیق با 34 سوال پاسخ گفتهاند. برای آزمون فرضیات از روش معادلات ساختاری به کمک نرم افزارAmos بهره برده شده است. نتایج نشان داده است نقش نوآوری سازمانی در تاثیر گذاری انعطاف پذیری و یکپارچگی فناوری اطلاعات بر عملکرد سازمان مثبت و معنی دار می باشد.
پرونده مقاله
هدف از این تحقیق تأثیرگذاری نقش مدیریت منابع انسانی، سرمایه فکری و کارآفرینی سازمانی بر عملکرد سازمـانی میباشد. جامعه آماری این تحقیق کارکنان دانشگاه پیام نور استان کرمانشاه هستند. لذا این پژوهش توصیفی-پیمایشی از نوع همبستگی است. جهت جمعآوری دادهها، از پرسشنامه استان چکیده کامل
هدف از این تحقیق تأثیرگذاری نقش مدیریت منابع انسانی، سرمایه فکری و کارآفرینی سازمانی بر عملکرد سازمـانی میباشد. جامعه آماری این تحقیق کارکنان دانشگاه پیام نور استان کرمانشاه هستند. لذا این پژوهش توصیفی-پیمایشی از نوع همبستگی است. جهت جمعآوری دادهها، از پرسشنامه استاندارد، استفاده شد. جهت بررسی روایی پرسشنامهها از روایی محتوایی (تایید پرسشنامهها توسط جمعی از اساتید دانشگاهی) و از روایی همگرا (ميانگين واریانسهای خروجی (AVE)) استفاده شد که خود گویای این واقعیت است که پرسشنامهها از روایی مناسبی برخوردار هستند. پایایی پرسشنامهها نیز با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامهها به ترتیب (86/0، 80/0، 87/0 و 70/0) بررسی شد. نتایج حاصل از آزمون فرضـــیات توسط نرمافـزار SMART-PLS (ورژن2) و با استفاده از آماره آزمون t و ضرایب مسیر (β)، نشان داد که نشان داد که مدیریت منابع انسانی بر سرمایه فکری تأثیر قوی، مستقیم و معنادار اما بر کارآفرینی سازمانی و عملکرد سازمانی به ترتیب تأثیری قوی و متوسط، مستقیم، غیرمستقیم و معنادار دارد؛ در ادامه نتایج حاکی از آن است که سرمایه فکری بر کارآفرینی سازمانی تأثیر متوسط، مستقیم و معنادار اما بر عملکرد سازمانی تأثیری ضعیف، مستقیم، غیرمستقیم و معنادار دارد، در نهایت کارآفرینی سازمانی بر عملکرد سازمانی تأثیر ضعیف، مستقیم و معنادار دارد؛ در نتیجه نقش میانجیگری سرمایـه فکــری و کارآفرینـی سازمـانی در رابطه مدیریت منابع انسانی بر عملکـرد سازمـانی مورد حمایت قرار گرفت.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر تحلیل ساختاری نقش میانجی تعهد سازمانی در رابطه بین چابکی سازمانی و هوش سازمانی با عملکرد سازمانی در بین واحدهای جهاد دانشگاهی شمال غرب کشور می باشد. روش پزوهش توصیفی _ همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه کارکنان واحدهای جهاد دانشگاهی شمال غرب (آذربایجانغربی چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر تحلیل ساختاری نقش میانجی تعهد سازمانی در رابطه بین چابکی سازمانی و هوش سازمانی با عملکرد سازمانی در بین واحدهای جهاد دانشگاهی شمال غرب کشور می باشد. روش پزوهش توصیفی _ همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه کارکنان واحدهای جهاد دانشگاهی شمال غرب (آذربایجانغربی و آذربایجانشرقی، اردبیل و کردستان) میباشند که در مجموع 320 نفر بودند. حجم نمونه تحقیق 206 نفر بود که به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای متناسب با حجم جامعه انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامههای استاندارد عملکرد سازمانی، چابکی سازمانی، هوش سازمانی و تعهد سازمانی استفاده شد. روایی محتوایی ابزار توسط متخصصان امر تایید و روایی مطلوبی برای آنها گزارش شد. همچنین از تحلیل عاملی تاییدی برای روایی سازه ابزارها استفاده شد. ضرایب پایایی برای پرسشنامه های تعهد سازمانی، هوش سازمانی، چابکی سازمانی، عملکرد سازمانی به ترتیب 79/0، 89/0، 87/0، 84/0، گزارش شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از تکنیکهای آمار توصیفی شامل نمودار ستونی، میانگین و انحراف استاندارد و آمار استنباطی شامل رگرسیون چندگانه و مدلسازي معادلات ساختاري استفاده شده است. نتایج و یافتههای تحقیق نشان داد هوش سازمانی، چابکی سازمانی و تعهد سازمانی بر عملکرد سازمانی تاثیر مستقیم دارند. همچنین هوش سازمانی و چابکی سازمانی با نقش میانجی تعهد سازمانی بر عملکرد سازمانی تاثیر غیر مستقیم دارند. در نتیجه مدیران واحدهای جهاد دانشگاهی باید بیش از پیش بر استقرار و پیاده سازی هوش سازمانی و چابکی سازمانی جهت افزایش تعهد سازمانی و در نهایت ارتقای عملکرد سازمانی اهتمام ورزند.
پرونده مقاله
هدف از پژوهش حاضر ارائه مدلی در راستای بهبود عملکرد سازمان های دولتی با تأکید بر نوآوری و ارزش های سازمانی می باشد. تحقیق حاضر یک تحقیق کیفی بوده که در گام اول از ابزار مصاحبه و در گام دوم از ابزار پرسشنامه کیفی مدل سازی ساختاری تفسیری استفاده شده است. مشارکت کنندگان در چکیده کامل
هدف از پژوهش حاضر ارائه مدلی در راستای بهبود عملکرد سازمان های دولتی با تأکید بر نوآوری و ارزش های سازمانی می باشد. تحقیق حاضر یک تحقیق کیفی بوده که در گام اول از ابزار مصاحبه و در گام دوم از ابزار پرسشنامه کیفی مدل سازی ساختاری تفسیری استفاده شده است. مشارکت کنندگان در این پژوهش متشکل از ده نفر از اساتید دانشگاهی و خبرگان حوزه مورد مطالعه بوده اند که بر اساس قاعده اشباع در تحقیق کیفی، و به روش نمونه گیری هدفمند به عنوان خبرگان موضوع مورد مطالعه انتخاب شدند. برای تعیین پایایی ابزاره اندازه گیری مقدار ضریب ICC از لحاظ سازگاری و توافق مطلق مورد تایید قرار گرفت. به جهت تجزیه و تحلیل داده ها از رویکرد مدلسازی ساختاری تفسیری به کمک نرم افزارMatlab استفاده گردید. نتایج نشان داد عامل توانمندسازی کارکنان در ارتباط با موضوع پژوهش و ارایه مدل موثر در راستای بهبود و ارتقا عملکرد سازمان های دولتی از بیشترین اثر پذیری و کمترین اثر گذاری برخوردار می باشد و این عامل به عنوان متغیر هدف این پژوهش قرار گرفته است. همچنین یافته های تحقیق نشان داد عامل رهبری تحول گرا بیشترین تاثیرگذاری و کم ترین تاثیر پذیری را نسبت به سایر مولفه ها در مدل حاضر داشته است. این عامل به دلیل قدرت هدایت کنندگی زیاد و وابستگی کم جزء متغیرهای نفوذی یا به عبارت دیگر محرک می باشد.
پرونده مقاله